کودکی کنجکاو می پرسد: ایهاالناس ،عشق یعنی چه؟ دختری گفت: اولش رویا آخرش بازی است و بازیچه مادرش گفت:عشق یعنی رنج پینه وزخم وتاول کف دست پدرش گفت:بچه ساکت باش بی ادب،این به تو نیامده است رهروی گفت:کوچه ای بن بست سالکی گفت:راه پرخم ییچ در کلاس سخن معلم گفت: عین وشین است وقاف ،دگر هیچ دلبری گفت:شوخی لوسی است تاجری گفت:عشق کیلو چند؟ مفلسی گفت؟عشق ،پرکردن شکم خالی زن وفرزند شاعری گفت:یک کمی احساس مثل احساس گل به پروانه عاشقی گفت:خانمان سوز است بار سنگین عشق بر شانه شیخ گفتا:گناه بی بخشش واعظی گفت:واژه بی معناست قاضی شهر عشق فرمود حد هشتاد تازیاانه بر پشت چون که بالا گرفت بحث وجدل بین آن قیل وقال من دیدم طفل معصوم با خودش می گفت: من فقط یک سئوال پرسیدم!! |
نظرات شما عزیزان:
hani 

ساعت17:27---23 مرداد 1394
سلام عزیزم واقعا عالی بود .تشکر.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
سلام خوبی؟
وب قشنگی داری با اجازه کپی میکنم ..دنبال یه شریک واسه چت روم هستم اگرخواستید الان بیایید به این ادرس
http://3i3tochat.ml/
بهتون درجه مدیریت میدم ممنون تشکر
وب قشنگی داری با اجازه کپی میکنم ..دنبال یه شریک واسه چت روم هستم اگرخواستید الان بیایید به این ادرس
http://3i3tochat.ml/
بهتون درجه مدیریت میدم ممنون تشکر